امشب ... مهران بود ... از ماجرای تولد دیشب هلیا گفت که قراره بره ونیز
شهرام و افسانه هم بودند و از ویدا و از برنامه قرار من و او صحبت کردن
فاطمه با کیک برای شب یلدا امده بود . نبود داوود و دعوت بودن باقی برای عصر خانه او و غذای قرمه سبزی مطرح بود . البته همگی دیشب خانه ما بودند . داور تلفنی دعوتمان کرد برای چله نشینی اما دیدن محمدرضا خیلی شلوغ با هر روحیه ای سازگار میست.پدر محمد حسین صبح زود به سمت کرج رفت و....
فیلم hostiles فوق العاده بود